مهمونی خاله مژگان
پنجشنبه 29 آبان 1393 سلام قشنگ مامان امروز رفتیم خونه خاله مژگان. پسرش امیررضا یک سال و یک ماهش شده بود. راه رفتنش خیلی خوب بود. ما واسه ناهار دعوت شده بودیم . خاله رویا و خاله اعظم هم اونجا بودن. اونجا بر خلاف انتظار من شما خیلی پسر خوبی بودی. اصلا اذیت نکردی. با امیررضا بازی میکردی. اونجا خیلی احساس راحتی میکردی. خیلی هم خوشحال بودی. یک ساعت هم بیشتر نخوابیدی. در کل به من و شما خیلی خوش گذشت. باز هم مهمونی میریم . مشخص شد که اهل رفت و آمدی. قربون پسر اجتماعی خودم برم ...