سجادسجاد، تا این لحظه: 10 سال و 2 ماه و 11 روز سن داره

داستان یک آغاز

شروع غذای کمکی

شنبه 18 مرداد 1393 سلام نازنازی مامان با پایان یافتن 6 ماهگی شما شروع غذای کمکی جزء برنامه غذایی قرار گرفت. البته من از 18 مرداد یعنی 8 روز زودتر شروع کردم چون چند روزی بود که دفعات شیر خوردن شما مخصوصا موقع شب زیاد شده بود و من احساس کردم بدن شما به غذای بیشتری احتیاج داره. این شد که دست به کار شدم و با اولین غذای کمکی یعنی فرنی که تشکیل شده از آرد برنج مقدار کمی شکر که البته من از نبات سفید استفاده کردم و آب برنامه غذاییت شروع شد. روز اول یک قاشق مربا خوری و هر روز یک قاشق اضافه میشد تا پایان هفته 12 قاشق در 4 وعده. خلاصه با گذاشتن اولین قاشق به دهانت لبخند زدی و معلوم شد که مزه فرنی را دوست داری. البته دستپخت مامان خوشمزه است. ...
26 مرداد 1393

بستن ننو یا ننی (گهواره سنتی)

جمعه 10 مرداد 1393 سلام پسرم این روزها تمام وقت در اختیار شما هستم. شما هر روز بزرگ و بزرگتر میشی. هزار ماشاءا... باهوش و فعال هستی. زیاد اهل خوابیدن نیستی. چند روزه که شبا زیاد بیدار میشی مامان هم با شما بیدار میشه تا شما دوباره بخوابی. چند وقته که توی خواب به سمت چپ غلت میخوری همون حالتم میخوابی. بعضی وقتا که دمرو میشی. گریه میکنی . من هم شما را برمیگردونم تا راحت بخوابی. راستش حدود سه ماهی میشه که موضوع خوابوندن شما تبدیل به مساله جدی شده. روزها من و مامان فرزانه بعضی وقتا دایی حسین شما را داخل چادر میذاریم و تاب میدیم تا بخوابی. تا شب که بابا حمید میاد خونه ما این کارو 3 تا 4 بار انجام میدیم. که واقعا کار سخت و طاقت فرس...
13 مرداد 1393
1