سجادسجاد، تا این لحظه: 10 سال و 2 ماه و 25 روز سن داره

داستان یک آغاز

چهل روزگی سجاد جونم

1393/1/31 19:02
نویسنده : مامان دردونه
110 بازدید
اشتراک گذاری

پنجشنبه 7 فروردین 1393

عزیز دلم واسه اینکه چهل روزگیت برسه من و بابا حمید روزشماری میکردیم. آخه شنیده بودیم روز چهلم تولد که بشه نوزاد همه چیزش رو غلتک میفته.متفکر

 با کمک مامان فرزانه بردیمت حموم و پس از خوندن دعا آب چله روی سرت ریختیم. اون آبو با کاسه چهل کلید روی سرت ریختیم. خدا را شکر از حموم و آب تنی خوشت میاد و گریه نمیکنی. تو بغل مامان فرزانه نشستی و خوشحال بودی.تشویق

 وقتی میبریمت حموم مامان فرزانه فقط قربون صدقت میره و حسابی مواظب شماست که خدای نکرده سر نخوری.نگران

خدا را شکر که چهل روزگیت سپری شد.لبخند

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

سارا
24 فروردین 93 11:38
سلام هدیه سنیا تقویم سال 1393 با عکسهای کوچولوتون با گذاشتن لوگوی سنیا و قالب وبلاگ رایگان وسفارشی با طراحی ویژه سنیــــــــا..