رفت و آمد این روزها
جمعه 2 اسفند 1392
کوچولوی نازم به یمن قدم مبارکت مهمونای عزیز واسه دیدنت و عرض تبریک به خونه ما میان.
البته شما چند تا مهمون همون روز اول توی بیمارستان داشتی:مامانی (مامان بابا حمید) عمو حسین عمو آخری شما عمه فاطمه عمه کوچیک شما همراه آقا حامد و آقا هادی پسرای عمه فاطمه
مامانی و عمو علی (عموی بزرگ شما)
دایی علی جان (دایی بزرگ شما)
دایی حسین جان (دایی کوچیک شما) زن دایی لیلا و زهرا جون دختر دایی حسین
عمو حسین و زن عمو فریبا و سارا جون دخترشون
عمه عصمت (عمه بزرگ مامان)
عمو رضا (عموی وسطی شما ) فاطمه خانوم همراه آقا امیر و آقا محمد پسرای عمو رضا و شیوا خانوم همسر آقا محمد
زینب خانوم و زهرا خانوم دخترای عمو علی همراه آقا محمد همسر زینب جون
خاله پروانه عزیز و خاله زهرای عزیز(خاله های مامان) که زحمت کشیدن از اصفهان واسه دیدن ما اومدن
عمه فاطمه (عمه کوچیک مامان) و هدی خانوم دختر عمه فاطمه همراه علی جون پسر هدی
عمو محسن (عمو کوچیک مامان) به همراه خانوادش
فاطمه خانوم (دوست صمیمی مامان) همراه مادرشون