جشن تولد 1 سالگی
جمعه 24 بهمن 1393
سلام پسر 1 ساله مامان
چند روزی بود که تصمیم گرفته بودیم تولد 1 سالگیتو جمعه برگزار کنیم. چون روز تعطیل بود و از جهتی 26 بهمن روز واکسنت بود و ما نتمیتونستیم همون روز واست تولد بگیریم این شد که دو روز زودتر گرفتیم
راستی یه خبر خیلی خوب : امروز شما تونستی علاوه بر اینکه بدون کمک بایستی چند قدم هم راه بری . نمیدونی من و بابا حمید وقتی این صحنه را دیدیم چقدر ذوق کردیم عزیزم
مهمونای عزیزمون بابا محمد مامان فرزانه مامانی عمه کبری عمه فاطمه عمو علی عمو رضا دایی حسین زن دایی لیلا و زهرا کوچولو بودن.
جای دایی علی و زن دایی کبری خالی. اونا چند روزیه که رفتن سفر زیارتی مشهد. انشالا سال بعد کنارمون باشن
جشن تولد جمع و جور و نقلی بود. به همه مهمونا و البته صاحب مجلس یعنی شما خیلی خوش گذشت. مهمونا زحمت کشیده بودن کادوهای قشنگی واست آورده بودن:
بابا محمد و مامان فرزانه مبلغ 100 هزارتومان + شام تولد دست گلشون درد نکنه
مامانی یه کامیون بزرگ و قشنگ که خودت راحت توش جا میشی
عمه کبری یه هواپیمای قشنگ
عمه فاطمه یه شب خواب قشنگ که شکل یه کفشدوزکه
عمو رضا یه ماشین آمبولانس + 2 جفت جوراب
دایی حسین یه دست بلوز و شلوار قشنگ
من و بابا حمیدم یه هلکوپتر قشنگ و حرفه ای
دست همه مهمونای عزیز درد نکنه که زحمت کشیدت تو جشن تولد آقا سجاد شرکت کردن
انشالا جشن تولد 1 سالگیت عزیزم
در ادامه چند تا عکس از این مراسم را میبینی:
سجاد و مامان الهام
اینجا مراسم جشن عقد زهرا دختر عمو علیه شب قبل(شب جمعه) 23 بهمن 1393
سجاد و بابا محمد و مامان فرزانه
سجاد وعمه جان کبری
سجاد و مامانی
سجاد و عمه جان فاطمه و بابا حمید
سجاد و عمو علی
سجاد و خانواده دایی حسین جان
سجاد در کامیون
میز شام و پذیرایی. سالاد توپی و ژله های پرتقالی کار من و بابا حمیده