سجادسجاد، تا این لحظه: 10 سال و 2 ماه و 23 روز سن داره

داستان یک آغاز

توانایی های جدید آقا سجاد

1393/4/9 14:54
نویسنده : مامان دردونه
87 بازدید
اشتراک گذاری

دوشنبه 9 تیر 1393

فندق مامان محبتتا یادم نرفته میخوام بهت بگم که چند روزه که وقتی اسباب بازی یا هر چیزیا که بهت نزدیک میکنم میخوای بگیرش و تا حد زیادی هم موفق میشی . وقتی چیزیو درست میگیری میبریش سمت دهنت و سعی میکنی بخوریش.خوشمزه غلت زدنت هنوز کامل نشده اما علاقه شدیدی به غلت زدن داری .قه قهه تا میذارمت زمین سریع میخوای غلت بزنی. جلوی آینه که میبرمت دیگه واقعا خوردنی و خواستنی میشی. تشویقچند روزه که آواهای جدیدی شبیه مو مو گفتن از خودت در میاری که واسه من خیلی قشنگه.بوس چیزی شبیه ماما یا مامان گفتن. زود به زود خوابت میگیره و اصلا تحمل بیخوابی کشیدنو نداری.کچل

باز هم از کارای جدیدت میگم....

پسندها (2)

نظرات (0)